هدف گذاری چیست؟

قطعا می دانید که رسیدن به موفقیت در گروی یکسری عوامل مختف و مهم است که یکی از آن ها هدف گذاری است . بنا به گفته ی افراد موفق هدف گذاری مهم ترین عامل حرکت است . افراد با استفاده از هدف گذاری می توانند مسیر زندگی شخصی و کاری خود را روشن کنند و بسیازند . در واقع هدف گذاری یعنی این که شما چشم اندازی برای آینده خود در نظر گفته اید . همان طور که هر هدفی بدون تلاش به ثمر نمی رسد، هر تلاشی هم هدف گذاری درست معنایی ندارد .

موضوه هدف گذاری به قدری مهم و ضروری است که برخی این گونه آن را تعریف می کنند، شخصی که هدف ندارد و می گوید که قصد دارد آینده اش را بسازد و به موفقیت برسد، همانند کسی است که در جاده ای نا معلوم به طرف مقصدی نامعلوم در حرکت است . در این مقاله می خواهم به شما مهارت هایی را برای هدف گذاری بهتر یاد بدهم اما قبل از آن نیاز است تا شما را با مفهوم درست و اصلی هدف آشنا کنم .

تعریف هدف و هدف گذاری

هدف در لغت به معنای نشانه، غرض و مقصد می‌ باشد . اما کلمه در زندگی انسان ها معنایی جدید و جدی تری پیدا می کند . زمانی که در زندگی از اهداف صحبت می‌ کنیم، منظور مان وضعیتی است که شما مایل هستید در آینده داشته باشید . اشتباه نکنید ! هدف یک وضعیت ثابت و مستقل نیست در اصل هدف شما حاصل چندین وضعیت است که در کنار یکدیگر قرار می‌ گیرند تا وضعیت مطلوب شما که همان هدف تان محسوب می‌شود را ایجاد کنند .

پس این که برخی به اشتباه تصور می کنند که با یک حرکت باید به هدفشان برسند سخت در اشتباه اند . گام های زیادی باید برای رسیدن به آن برداشته شود . برخی از هدف ها وجود دارند که مکمل یکدیگر هستند . به همین دلیل زمانی که درباره یک وضعیت ایده‌ آل صحبت می‌ کنید، بدیهی است که چندین هدف دیگر در کنار هدف بزرگ تر قرار بگیرند و شاید در اصل بتوان گفت که این اهداف، پله‌ های کوچکی هستند تا شما را به آن هدف نهایی یا همان وضعیت مطلوب برسانند .

پس می توان با اطمینان گفت که هدف دقیقا همان چیزی است که برای شما درگیری و چالش ذهنی ایجاد می‌ کند . و شما بعد از تلاش ها و مداوم و پیوسته که از روی برنامه ریزی درست و اصولی بوده اند به آن می رسید . به عنوان یک توصیه این را هرگز فراموش نکنید . هر زمانی که تصمیم به هدف گذاری گرفتید باید به یاد داشته باشید که جزئیات اهدافتان را خیلی دقیق و واضح مکتوب کنید . ( این موضوع را در ادامه بیشتر توضیح می دهم که اصلا چرا باید این کار را بکنید . )

۵ تکنیک اساسی هدف گذاری

خب می رسیم به موضوع اصلی این مقاله که آموزش ۵ استراتژی مهم و موثر برای داشتن یک هدف گذاری درست و اصولی است . باور کنید که برجسته ترین مدیران، مطرح ترین افراد موفق و نویسندگان حوزه موفقیت همگی این مهارت ها را معرفی، توصیه و استفاده می کنند . شاید شما هم با من موافق باشید که آن هایی که دارای هدف بزرگی در زندگیشان هستند، حتی نفس کشیدنشان هم با بقیه فرق می‌ کند و رنگ بوی زیبایی به زندگی خودشان و دیگران می‌ دهند .

حال که نعریف هدف و هدف گذاری را متوجه شدید و اهمیت آن را درک کردید آماده اید تا با ۵ نکته اساسی برای هدف گذاری آشنا شوید . با ما همراه باشید .

هدف باید روشن و واضح باشد

اهداف کلی، کیفی و مبهم قابلیت اندازه گیری و اثر بخشی نخواهند داشت . اهداف شما باید کاملا واضح و روشن باشند تا بتوانید آن ها را اجرا کنید . منظور من از این که می گویم باید هداف روشن و واضح باشند این است که وقتی شما هدفی ار تعیین می کنید فقط ایننیست که یک موضوع و وخواسته را بر روی یک بره یادداشت کنی و حال برای برنامه ریزی آن اقدام کنید . خیر اصلا این طور نیست ! خب پس باید چیکار کنیم ؟

اگر می خواهید واقعا هدف گذاری درست  اصولی را یاد بگیرید پس با دقت تک تک این ۵ مرحله را که برایتان توضیح می دهم را با خاطر به سپارید . در قدم اول باید دفترچه برداشته و هدف اصلی و نهایی خود را بر رو آن یادداشت کنید . خب بعد از این که این کار را کردید، در مورد هدفتان کمی توضیح بنویسید . در واقع از شما می خواهم تا تمام ابعاد اهدافتان را خیلی دقیق و همان گونه که می خواهید بنویسید . برای مثال :

هدف شما داشتن یک خانه است . منظور من این است که در برگه تنها ننویسید یک خانه !!! در این که شما به هدفتان می رسید اصلا هیچ گونه شکی وجود ندارد اما موضوع مهم این است که چه گونه منزلی مدنظرتان است . یک خانه ی ۵۰ متری هم وجود دارد،۱۰۰ متری هم وجود دارد، ۱۰۰۰ متری هم وجود دارد . شما باید دقیقا جزئیات تمام آن را یادداشت کنید . هر چه دقیق تر بهتر . ( اگر تصور می کنید که حرف های من که همگی اثبات شده از طرف افراد بزرگی هستند الکی، چرت و دروغ اند، همین حالا وقت خودت را تلف نکن و این از صفحه خارج شو !!! قطعا سال ها بعد می فهمید که این مطلب تا چه اندازه در موفقیت موثر بوده است . )

خب حال که نوشتید منزلی می خواهید، ابعاد، تعداد اتاق ها، حیات، باغچه، پارکینگ، بالکن و غیره و غیره را دقیق یادداشت کنید . اهدافی که انتخاب می کنید محدودیتی ندارند و می توانند هم بلند مدت و هم کوتاه مدت باشند فرقی ندارند برای دست یابی به همه ی آن ها این راه کار جواب می دهد . اگر هنوز هم نمی دانید که چگونه باید این مرحله را انجام دهید به شما کمک می کنم الا نگران نباشید . شما می توانیم با پرسیدن سوالاتی جزئیات هدفتان را یادداشت کنید . سوالاتی که باید در هنگام تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت از خود بپرسید عبارت اند از :

• من دقیقا چه چیز می خواهم بدست بیاورم ؟
• کجا ؟
• چطور ؟
• چه وقت ؟
• با چه کسی ؟
• موانع و محدودیت‌ های سر راه من چیست ؟
• برای این که به این هدف برسم دقیقا باید چه کار کنم؟
• راه‌ های جایگزین برای دستیابی به این هدف چیست ؟

بعد از این که تمام این ها را نوشتید شما مرحله اول از استراتژی هدف گذاری را پشت سر گذاشته اید . تبریک می گویم، قدم بزرگ و مهمی بود !

هدف باید قابل اندازه گیری باشد

در مرحله دوم باید هدفتان را از یک فیلتر رد کنید تا بتوانید به آن برسید . آن فیلتر چیزی نیست جز، اندازه گیری هدف . اندازه گیری در هر فرایندی مفهوم خاص خودش را دارد و در فرایند هدف گذاری به این معنی اسنت که بتوانید به راحتی متوجه شوید که در کجای مسیر هستید ؟! چه میزان از راه را طی کرده اید ؟! چند درصد از کارتان انجام شده است ؟! چه قدر به هدفتان نزدیک شده اید ؟! تمامی این ها، اندازی هدف تان است .

در واقع شما باید بدانید که هر ماه، هر هفته، ر روز و هر ساعت در چه مرحله ای از مسیر رسیدن به هدفتان قرار دارید . برسی این ها همیشه به شما دیدی درست می دهد تا بتوانید ادامه راه را نیز صحیح پشت سر بگذارید و از مسیر خارج نشوید .

برای این که این مرحله از استراتژی هدف گذاری را به درستی درک و اجرا کنید مثالی در این باره می زنم . به عنوان مثال :

شما هدفی را برای خودتان تعیین کرده اید که در این ترم، میانگین نمراتتان ۱۵ باشد . برای این که فرایند اندازه گیری هدفتان درست انجام شود باید به روش و ترتیب زیر عمل کنید :

• روزانه چه قدر و چه درس هایی را مطالعه کنم ؟
• مطالعه با چه کیفیتی باید باشد ؟
• و …

این که بدانید در چه مرحله ای از مسیر موفقیت قرار دارید به شما احساس رضایت می دهد و همین موضوع خودش عاملی می شود تا مراحل بعدی را با اشتیاق بیشتری دنبال کنید و ادامه دهید .

هدف باید قابل دسترس باشد

درست دیدید ! ا یکی از مهم ترین مراحل در استراتژی هدف گذاری این است که  باید به گونه باشد که قابلیت دسترسی به آن وجود داشته باشد . به نظر خودتان هدف گذاری که انجام دادید قابل دسترسی است ؟ برای رسیدن به آن چه مقدار زمان، مهارت، تخصص، توانایی و پول دارید ؟ علت این که برخی از افراد می گویند ما از این روش ها استفاده کردیم اما هیچ چیزی تغییر نکرد این است که مراحل را به دقت و آن گونه که باید اجرا نکرده اند . همین ابتدای راه به شما تذکر می دهد، اگر هدف گذاری شما قابل دسترسی نباشد بدانید که احتمال شکست خورد شما در این مسیر زیاد است .

حتما آلان با خودتان می گویید این که خیلی سخت است . اما دقیقا همین طور است . اگر آسان بود که آلان همه ی افراد موفق بودند . اما این به این معنی نیست که نمی ­‌توانید هدف­‌ های بزرگ یا چیز هایی که در نظر دیگران غیر ممکن می­‌ آید برای خودتان مشخص کنید ! اشتباه برداشت نکنید، شما می توانید بلند پرواز باشید . اما لطفا اهداف تخیلی و غیر واقعی را کنار بگذارید . مثلا نگویید که آخر این سال می خواهم درامد ۱۰ میلیونی داشته باشم . ( البته برخی همین حالا درامد ۱۰ میلیونی دارند )

البته در این جا یک بحثی وجود دارد و آن هم اهداف بزرگ هستند . این که چگونه می توان مطمئن شد که اهداف بزرگ قابل دسترس هستند یا خیر .

هدف گذاری های بزرگ

به جز اهداف غیر واقعی، برای داشتن اهداف بزرگ هیچ محدودیتی وجود ندارد و غیر ممکن نیست . منظور من هدف گذاری هایی هستند که شما در حال حاضر نمی توانید برای رسیدن به آن ها کاری کنید و به آن دست پیدا کنید . آن ها نیازمند توانایی های بیشتر، شرایط بهتر و غیره هستند . این اهداف را باید به اهداف کوچک تر تقسیم کنید . برای مثال شما یک هدف دارید که در دراز مدت مثلا ۱۰ سال می توانید به آن برسید . نباید سرخورده شوید و امیدتان را از دست بدهید . تمام اتفاق های خوب با گذشت زمان و صبر کردن محقق می شوند .

این هدف خود را به بخش های کوچک تر تبددیل کرده . اهداف یک ساله برای خود تعیین کنید به طوری که در نهایت به هدف نهایی و بزرگ خود برسید . البته که این کار نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و اراده ای قوی است . باز هم ای نگرانی نیست زیرات افراد متخصصی وجود دارند که می توانید از ان ها کمک بگیرید . برای فتح کردن هر قله ای قدم های کوچک مهم و موثر هستند .

خوبی این کار این است که وقتی به هر هدف کوچک می­ ‌رسید، پیشرفت خود را حس می‌ کنید و این احساس پیشرفت به آدم انگیزه می‌ ­دهد که راهش را ادامه دهد . برای مثال فرض کنید که شما مدال طلای کشوری در رشته کنگ فو را می خواهید . قطعا این برای شخصی که به تازگی در این کلاس ثبت نام کرده است و هنوز اسم حرکات را نم داند هدف گذاری بزرگی است . اما غیر ممکن نیست . ممکن است به‌ دلیل مسیر طولانی، حتی انگیزه خود را از دست بدهید . پس بیایید و آن را به هدف‌ های کوچک تر تبدیل کنید . برای مثال :

• ۴ سال اول : تمام کردن کلاس های آموزشی
• ۱ سال دوم : دریافت مدال طلا در مسابقات بین باشگاهی
• ۲ سال سوم : دریافت مدال طلا در مسابقات استانی
• ۳ سال چهارم : دریافت مدال طلا در مسابقات کشوری

به همین راحتی می توانید هدف گذاری های بزرگ خود را به حقیقت تبدیل کنید . خرد کردن هدف کمک می‌ کند که ناخودآگاه شما بداند همه چیز مرتب است ! و نیازی نیست نگران باشید .

هدف باید واقع گرایانه باشد

همان طور که قبلا هم گفته بودم برای هدف گذاری هیچ گونه محدودیتی ندارید . هدف گذاری شما می تواند هم بلند پروازانه باشد و هم واقع گرایانه باشد . تنها کسی که می تواند برای هدف گذاری های شما سقف تعیین کند خودتان هستید . تجربه ها ثابت کرده اند که اهداف بلند پروازانه برای افراد راحت تر است . زیرا افراد شوق و اشتیاق و انگیزه بیشتری برای رسیدن به این اهداف خود دارند .

تعیین این موضوع که آیاد هدف گذاری شما واقع گرایاینه است یا خیر کار راحتی نیست . اما کار یر ممکنی هم نیست . زیرا بسیاری از افرادی که در جهان امروز موفق و پیشرو هستند این کار را انجام داده اند . پس شما هم می توانید . تنها کافی است یک برسی انجام دهید و ببینید که ایا قبلا شابه این هدف را داشته اید ؟! یا این که خودتان به واقع گرایانه بودن هدفتان باور دارید یا خیر ؟!

هدف باید زمان بندی شده باشد

افراد موفق در رابطه با زمان بندی کردن هدف گذاری ها می گویند که باید حتما ازضرب ­الاجل ها استفاده کنید . این کار به شما کمک می کند تا شما کار های لازم را در زمان دست و به موقع انجام دهی تان هدف گذاری ثمر بخش باشد .

• توصیه می شود : نکات مهم هدف گذاری از کتاب برایان تریسی + دانلود کتاب

این مرحله از استراتژی فرایذد هدف گذاری خیلی دقیق و حساس است . زمان بندی شما برای برنامه تان باید حساب شده و منعطف باشد . نه آن قدر زمان زیادی در نظر بگیرید که وقتتان تلف شود . و نه این که آن قدر کم زمان بگذارید که با ایجاد یک تغییر کوچک کل برنامه دچار مشکل شود