از خود بپرسید : (زمانی که مشغول تدوین و اهداف و تصمیم گیری های مهم برای زندگی ام هستم، چه دوره زمانی را در نظر دارم ؟ ) پاسخ به این سوال کل آینده شما را شکل می دهد . زمانی که مشغول تصمیم گیری هستید، تا چه اندازه به آینده توجه دارید و زمان و منابع خود را چگونه تقسیم می کنید ؟ قانونی هست که می گوید : ( داشتن دیدگاهی درست به آینده وضعیت تصمیم گیری و برنامه ریزی را بهبود می بخشد .)
زمانی که به تصمیم جدیدی می اندیشید هر چه آینده نگر تر باشید تصمیم بهتری اتخاذ خواهید کرد . کیفیت همه تصمیم هایی که در کوتاه مدت گرفته اید تعیین کننده موقعیت بلند مدت شما خوهد بود نتیجه ی فزاینده تصمیمات خوب و صحیح تضمین می کند که اهداف بلند مدت شما دقیقا همان طور که برنامه ریزی کرده اید محقق خواهد شد . در یکی از کتاب هایی که خوانده بودم، آن طور که یادم می آید شخصی این چنین نوشته بود : ( چند سال پیش نزد مرد ثروتمندی کار می کردم که از صفر شروع کرده و به ثروتی معادل ۵۰۰ میلیون دلار دست یافته بود . او به من آموخت زمانی که ملکی را مورد برسی قرار می دهم به مالکیت آن در بیست سال فکر کنم . رئیسم به من گفت : ( اگر به مالکیت زمینی در بیست سال فکر کنی، بیشتر مراقب ضعف یا قدرت سرمایه گذاری کنونی ات خواهی بود . ))
دیدگاه بلند مدت، دیدگاه کوتاه مدت را نیز شدت می بخشد . این با ارزش ترین پندی است که تا به حال شنیده ام . در زندگی تان به گونه ای فکر کنید که گویی قرار است کوهپیمایی بلند مدتی داشته باشید . مرتبا بایستید و به قله نگاه کنید . به هدف بعدی تان بیاندیشید و سپس قدم هایتان را طوری تنظیم کنید که مطمئن شوید همچنان در مسیر درست گام بر می دارید . برسی عواقب آتی تصمیم گیری های کنونی یکی از راه های تشخیص اولویت ها در کوتاه مدت است . انتخاب یا فعالیتی مهم است که تاثیر بلند مدت بالقوه ای بر بخشی از زندگی شما داشته باشد .
تصمیم و یا عملی فاقد اهمیت است که تاثیر کم و یا هیچ تاثیری بر زندگی شما و آینده تان ندارد . کتاب واندن، گوش دادن به یک برنامه آموزشی و یا برداشت یک واحد که مطلب با ارزشی می آموزد، مثال هایی از فعالیت هایی هستند که دارای تاثیر بالقوه در آینده شما هستند . تماشا کردن تلویزیون، خواندن صفحات ورزشی یا اختصاص دادن دقایقی برای خوردن قهوه، تاثیری در زندگی آینده شما ندارد، و اصلا مهم نیست که چند بار یا چقدر خوب آن ها را انجام می دهید . به خاطر داشته باشید شما آزادید تا هر آنچه می خواهید انتخاب کنید .
حتما شما با مثال هایی از آشفگتی در مورد داشتن چشم اندازی که شما را احاطه کرده اند، مواجه شده اید . در یک خیابان، در دو خانه ای که دارای ارزش یکسانی هستند، دو خانواده متفاوت زندگی می کنند . هر دو خانواده تقریبا درآمد یکسانی دارند ولی یکی از آن ها دارای یک چشم انداز بیست ساله و دیگری چشم اندازی کوتاه مدت است و یا حتی ممکن است به آینده فکر نکند . خانواده ایی که دارای آینده نگری بودند، طی سالیان متمادی به دقت به پس انداز، سرمایه گذاری و افزایش املاک خود خواهد پرداخت، و بالاخره دوران بازنشستگی خود را در آسایش می گذراند .
خانواده ی دیگر که همان مقدار پول را کسب می کنند، شاید هم به همان کار مشغول باشد، به خاطر نداشتن آینده نگری، هر آنچه را که کسب می کنند، و یا بیشتر، خرج می کنند . آن ها روز های کاری خود را به اتمام می رساندند، درحالی که تنها مقدار ناچیزی از درآمد خود را پس انداز نموده اند . اگر به شما بگویند که در زمان بازنشستگی هیچ پولی نخواهید داشت مگر این که تغییر برجسته ای در نحوه ی به دست آوردن و خرج کردن درآمد تان داشته باشید، چه تاثیری در نحوه نگرش شما نسبت به پول می گذارد ؟!
با وجود این احتمال که در ذهن شما به وجود آمده، چه کار متفاوتی برای زندگی مالی و کاری خود انجام خواهید داد ؟! ۹۵ درصد از افراد برای نداشت آینده نگری یا محتاج حقوق بازنشسگی شان می شوند، و یا تا سن ۶۵ سالگی کار می کنند . نگذارید این اتفاق برای شما رخ دهد .
تمرین فکر کردن به آینده، نه تنها نیازمند اراده است، بلکه اراده ی شخصی که این کار را انجام می دهد افزایش می دهد . اراده همیشه نتیجه ی خویشتن داری است . افزایش عادت فکر کردن به آینده در تصمیم گیری هایی که سلامت، ثروت، ارتباط و شهرت را مورد توجه قرار می دهد . نیازمند بالاترین درجه ی انضباط شخصی است . اراده، نتیجه ی فکر کردن مداوم به زندگی و تصمیمات شما در بلند مدت است . اقتصاد دانان و جامعه شناسان به طور کی بر سر این موضوع که دلیل اولیه ی شکست اقتصادی، عدم توانایی در به تاخیر انداختن رضایتمندی است، توافق دارند .
این یعنی تمایل به خرج هر آن چه تا کنون به دست آورده اید، بدون توجه به زندگی آینده . این یعنی فکر نکردن به آینده و توجه نکردن به پول . در اصل این گونه زندگی کردن، تضمین کننده مشکلات مالی شما در تمام طول زندگی تان و عدم بازنشستگی تا سن ۶۵ سالگی است . از همین امروز تصمیم بگیرید برنامه ای طولانی مدت تدوین و به آن عمل نمایید . در کوتاه مدت درد را تجربه کنید تا بلند مدت به آن چه می خواهید، دست یابید . برای رسیدن به موفقیت، مشتاقانه پذیرای سخت کوشی، از خود گذشتگی و دیر قانع شدن باشید . برای بذر پاشیدن آماده شوید تا بتوانید محصولی را درو کنید . ولی اغلب، زمان طولانی را باید به کاشت اختصاص دهد تا بتوانید محصول خوبی برداشت کنید . این مورد مصداق حقیقی موضوعات مالی است . چنان چه از سن بیست و یک تا ۶۵ سالگی، ۱۰ درصد از درآمدتان را پس انداز و سرمایه گذاری کنید، پس از خاتمه دوران کاری تان یک میلیونر خواهید بود .
اکثر کسانی که خودشان میلیونر شده اند ۱۵ یا ۲۰ درصد درآمدشان را پس انداز می کنند و یاد می گیرند که متعادل زدگی کنند . شما نیز باید عزمتان را جزم کرده و چنین کنید . به دور دست ها بیاندیشید و برای آینده زندگی خود یک برنامه ریزی بلند مدت داشته باشید. چگونگی اراده شما که نتیجه ی خویشتن داری شما است، و این که خود را موظف می سازید تا از لحاظ مالی مستقل شوید، از شما یک انسان استثنایی می سازد .